شکنجه؛ از سلولهای ساواک تا زندانهای بعث
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۳۴۵۱۳
مهندس تندگویان در نهم آبان ۱۳۵۹ درحالیکه حدودا یک ماه از دوره وزارتش گذشته بود، برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان عازم منطقه بود که در جاده ماهشهر ــ آبادان همراه معاون و دیگر همراهانش به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث عراق درآمد و به زندان منتقل شد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، به نقل از برخی اسیران، وی تا مدتها زنده بوده و حتی از شکست حصر آبادان (مهر 1360) و آزادسازی خرمشهر (خرداد 1361) آگاهی یافته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای وزیر نفت
محمدجواد تندگویان پس از پیروزی انقلاب به وزارت نفت دعوت شد. به دلیل مشکلات فراوان در جنوب و به ویژه در آبادان، وی به عنوان نماینده وزیر نفت در مناطق جنوب به آبادان اعزام شد. چندی بعد به سمت مدیریت شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب منصوب شد. فعالیت در این سمت تا زمان نخستوزیری محمدعلی رجایی ادامه داشت.اقدامات او در ارتباط با ایجاد آرامش در مراکز صنعتی جنوب، مدیریت فعالیتهای صنعتی و راهاندازی پروژههای نفتی باعث شد محمدعلی رجایی، نخستوزیر وقت، در 10 مهر 1359 او را به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی کند.
کفاشی در بهارستان
محمدجواد تندگویان 26 خرداد 1329 در خانیآباد تهران به دنیا آمد. پدرش، حاج جعفر در میدان بهارستان مغازه کفاشی داشت. تندگویان علوم مقدماتی قرآنی را در مغازه پدرش فراگرفت و با حضور در مسجد بینایی و هیأتهای بنیفاطمه و فاطمیون خانیآباد با تعالیم دینی آشناتر شد.پس از گذراندن دوره ابتدایی (1336ـ 1341 ش)، دوره متوسطه را در 1342 در دبیرستان جعفری اسلامی آغاز کرد. سال 1346، دوره متوسطه را با موفقیت به پایان رساند. از نیمه اول سال تحصیلی 1348ـ 1347 تحصیلات خود را در دانشکده نفت آبادان آغاز کرد و بلافاصله با انجمن اسلامی دانشجویان همکاری کرده و در مدتی کوتاه، عضوی فعال و مؤثر شد. او و دوستانش شخصیتهایی چون علی شریعتی و علامه محمدتقی جعفری را برای ایراد سخنرانی به دانشکده نفت آوردند.
7 ماه در زندان انفرادی
سال 1351 دوره کارشناسی مهندسی پتروشیمی را به پایان رساند و در پالایشگاه نفت تهران به کار مشغول شد. شهریور 1352، حدود یک سال پس از فارغالتحصیلی ازدواج کرد. پس از آن در آبان همان سال به آبادان رفت تا فعالیتهای انجمن اسلامی دانشکده نفت آبادان را گسترش دهد اما با اعمال فشار ساواک از پالایشگاه تهران اخراج شد.تندگویان در 13 آبان 1352 در پالایشگاه تهران دستگیر شد و حدود هفت ماه در زندان انفرادی بود. سپس دادگاه او را با احتساب مدت بازداشت به یک سال زندان محکوم کرد. در آبان 1353 آزاد شد و به عنوان سرباز صفر به شیراز اعزام و پس از اتمام این دوره، در شرکت بوتان گاز مشغول به کار شد. ششم تیرماه 1354 با اعمال فشار ساواک و به بهانه نقص پرونده، به اجبار استعفا کرد. سپس، به منظور دورماندن از نظارت ساواک، پیشنهاد کار در شرکت پارس توشیبا (پارس خزر فعلی) را در رشت پذیرفت و از 1354 تا 1356 مدیر تولید آن شرکت بود.
از پارس توشیبا تا وزارت نفت
او 1356، در رشته مدیریت صنعتی در مدرسه عالی مدیریت وابسته به دانشگاه هاروارد پذیرفته شد و در 1357 موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی گردید و به شرکت پارس توشیبا بازگشت.پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 مدیر شرکت پارس توشیبا شد و تا آذر 1358 این سمت را به عهده داشت. سپس معینفر، وزیر نفت وقت وی را به کار دعوت کرد و او را به عنوان نماینده قائممقام وزیر نفت در آبادان و عضو اصلی کمیسیون پاکسازی در اداره نفت آبادان منصوب کرد.تیر ماه 1359، سرپرستی مناطق نفتخیز به وی واگذار شد و او تا مهر 1359 در این سمت بود. در نتیجه عملکرد موفقیتآمیز او در دوره سرپرستی این مناطق، در اول مهر 1359 برای تصدی وزارت نفت به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و رأی اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی را برای تصدی این مقام به دست آورد.
آخرین نامه، فروردین 1361
با نزدیک شدن زمان برگزاری اجلاس وزیران نفت اوپک در بالی اندونزی در 24 آذر 1359/ 15 دسامبر 1980، دولت ایران درخواست کرد موضوع حمله عراق به ایران و اسیر شدن وزیر نفت در دستور کار اجلاس قرار گیرد اما با تلاش عراق و چند کشور حامی آن، این موضوع از دستور کار اجلاس حذف شد و به هیأت ایرانی فقط اجازه دادهشد در این خصوص بیانیهای صادر کند.تا یک سال بعد از اسارت او و تا زمانی که دولت محمدعلی رجایی بر سر کار بود، تمامی نامههای وزارت نفت به نام محمدجواد تندگویان صادر میشد. در دوران اسارت، تنها دو نامه از وی به خانوادهاش رسید که آخرین نامه مورخ 24 فروردین 1361 است.
تهمت خودکشی!
پس از گذشت حدود 11 سال، با آزاد شدن تدریجی اسرای ایرانی در 1369، اخباری حاکی از زنده بودن تندگویان انتشار یافت؛ ولی دولت عراق اعلام کرد وزیر نفت سابق ایران در 1361 / 1982 در سلولش خودکشی کردهاست. در پی انتشار این خبر، در 14 آذر 1370 هیأتی از ایران برای روشن شدن واقعیت امر، به عراق سفر کرد. نظر هیأت ایرانی این بود که تندگویان زنده است اما عراقیها از همان ابتدا با ارائه مدارکی شامل عکس و گواهی فوت و گزارش پزشکی قانونی، این نظر را رد کردند.
سنگ مزاری بدون تاریخ
پس از قطعی شدن کشتهشدن تندگویان، عراق از استرداد پیکر او امتناع کرد که سرانجام با پیگیری و پافشاری ایران، جنازه مومیایی شدهاش، پس از گذشت 11سال از زمان اسارت، تحویل گرفته شد و به ایران انتقال یافت و در 25 آذر 1370 در قطعه 72 تن(شهدای 7 تیر1360) بهشت زهرا به خاک سپرده شد. هیأت ایرانی، بر مبنای مشاهدات و معاینات کالبد شکافی، تاریخ شهادت وی را در فاصله سالهای 1367ـ 1368 دانستهاند. بر سنگ مزار او تاریخ شهادت ذکر نشدهاست.
خاطرهای از دوران اسارت محمدجواد تندگویان در زندانهای ستمشاهی
غیرمذهبیها هم وضو بگیرند!
دریکی از روزهای تابستان از سوی رئیس زندان قصر، سرگرد زمانی که بعدها به درجه سرهنگی رسید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دست انقلابیون دستگیر و توسط دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شد، اعلام شد از این پس تنها کسانی حق دارند برای اقامه نماز صبح برخیزند که سن آنها بالاتر از 45 سال باشد. طبیعی بود که این دستور مضحک نمیتوانست مورد توجه زندانیان مسلمان قرار گیرد.از بامداد روز بعد، نگهبانان بند به گونهای غیرعادی مواظبت میکردند که جز افراد مسن، دیگران برای اقامه نماز صبح برنخیزند. جواد، یکی از نخستین کسانی بود که از جا برخاست و برای گرفتن وضو به سمت دستشویی رفت. واکنش مأمور زندان خیلی سریع بود، اسم جواد را پرسید و به او تذکر داد که نباید از خواب برخیزد. جواد نام خود را گفت و بیاعتنا به راهش ادامه داد. سایر زندانیان مسلمان نیز برخاستند و نماز خواندند. مأموران اسم آنها را نوشتند، یکی دو ساعت بعد بلندگوی زندان نام عدهای را اعلام کرد که جواد نیز در بین آنها بود. این عده را به نگهبانی بردند و بعد از کتک مفصلی که زدند، دستهایشان را به میله آهنی سالن ملاقات زندانیان بستند و تا ساعتها در همان حال آنان را رها کردند. غروب آن روز، جواد و دیگران درحالی که به شدت اذیت شده بودند، به داخل بند برگشتند. هدف رئیس زندان از این کار زهرچشم گرفتن از دیگران بود. به نظر میرسید رئیس زندان در تصمیم خود جدی است و برای روزهای دیگر نیز تصمیم دارد به این کار ادامه دهد. جواد آن شب پیشنهاد کرد برای آن که این طرح عملی نشود، باید تمامی زندانیان همراه با هم، از جای برخیزند تا مأموران نتوانند اسم کسی را بنویسند. مشکل اصلی این بود که عده زیادی از زندانیان، مذهبی نبودند و نماز نمیخواندند. جواد گفت: ما باید با آنها صحبت کنیم که اگر نماز هم نمیخوانند، حداقل میتوانند به عنوان وضو گرفتن از جا برخیزند؛ کافی است که فقط یک روز این کار صورت گیرد. صبح روز بعد، تقریبا تمامی زندانیان در یک زمان معین از خواب برخاستند. ولولهای برپا شد. مأموران زندان جا خورده بودند و نمیدانستند چه باید بکنند. با این که اسم چند نفر را یادداشت کرده بودند، اما بعدا اقدام خاصی صورت نگرفت و مسأله جلوگیری از اقامه نماز صبح منتفی شد.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: محمدجواد تندگویان نفت آبادان وزارت نفت وزیر نفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۳۴۵۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک سند تاریخی از نقش صهیونیست ها در تحریف نام «خلیج فارس» + عکس
به گزارش همشهری آنلاین، در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازهای از تحریف نام خلیج فارس روشن می کند. شاید هر بار که نام جعلی خلیج یا خلیج عربی خوانده و یا شنیده می شود، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در ذهن متبادر می شود، اما در این سند پای رژیم صهیونیستی به این جعل باز شده است.
تحریف نام خلیج فارس تنها به سالهای اخیر باز نمیگردد. این موضوع سابقه طولانی داشته است. از سده نوزدهم میلادی با روی کار آمدن قاجار و شکل گیری رقابت انگلیس و روس در آن حوزه تا دوران پهلوی دوم و همچنین پس از انقلاب اسلامی، کشورهای مختلف اقداماتی در زمینه تحریف نام خلیج فارس داشتهاند. در هر دوره از تاریخ، بستگی به میزان حساسیت حاکمیت سیاسی ایران، واکنشها قابل تحلیل و ارزیابی می باشد. در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازهای از تحریف نام خلیج فارس روشن می کند. شاید هر بار که نام جعلی خلیج فارس(خلیج یا خلیج عربی) خوانده و یا شنیده می شود، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در ذهن متبادر می شود، اما در این سند پای رژیم صهیونیستی به این جعل باز شده است.
اما ابعاد این سند:
۱-آنچه که به عنوان تاریخ در سند به صورت دستی و میلادی نوشته شده است ۲۲ ژوئن ۱۹۷۸ که مصادف با ۱ تیر ۱۳۵۷ می باشد.
۲- طبقه بندی سند سری می باشد. با توجه به بررسی اسناد ساواک و نظام محرمانگی در آن سازمان، اسنادی که مرتبط به همکاری اطلاعاتی ایران و اسرائیل می باشد، همگی سری هستند که نشان از حساسیت موضوع برای پهلوی دارد.
۳-این سند مبتنی بر گزارش واصله از سرویس اسرائیل است. ساواک و اسرائیل همکاری متعددی در زمینه های مختلف داشته اند و این سند می تواند در راستای همکاری های اطلاعاتی و امنیتی دو رژیم تعریف شود.
۴- خطاب گزارش، اداره کل هفتم ساواک می باشد. اداره کل هفتم مسئول بررسی اطلاعات خارجی ساواک بوده است که نشان می دهد موضوع خلیج فارس و مسائل آن مانند تحریف نام خلیج فارس، یکی از پرونده های اطلاعات خارجی ساواک بوده و روی آن کار میشده است.
۵- گزارش در خصوص همکاری بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس می باشد که سرویس اسرائیل گزارش این توافق نامه را برای ساواک ارسال نموده است. این گزارش تائیدکننده همکاری اطلاعاتی پهلوی و اسرائیل در زمینه های مختلف است.
۶- بر اساس سند مذکور، رژیم صهیونیستی در گزارش خود به ساواک، از کلمه جعلی "خلیج" استفاده نموده و نام کامل خلیج فارس ذکر نشده است، که نشان می دهد رژیم صهیونیستی در این تحریف نقش دارد و احتمال دارد برای تحریف نام خلیج فارس یک همکاری اطلاعاتی بین اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وجود داشته است.
۷- موضوع دیگر در این سند، واکنش مسئول اداره هفتم ساواک به آن گزارش است. رژیم پهلوی همیشه یکی از شعار و هویتهای خود را ملی گرایی اعلام می نمود، اما موارد متعددی وجود دارد که نشان می دهد آن رژیم ملی نبوده و یا حداقل در برخی از حوزه های حیاتی مانند موضوع خلیج فارس، حساسیت قابل توجهی از خود نشان نمیداده است. در این سند، هنگامی که کارشناس اداره هفتم گزارش را به مدیریت آن اداره ارائه می کند و تقاضای تذکر به سرویس اسرائیل را دارد، آنچه که در پاسخ آمده، آن است که؛ "این قبیل اشتباهات در آن سرویس کم سابقه است". این جواب گویای آن است که حتی برای یک تذکر به اسرائیل هم عزم و ارادهای وجود نداشته و منافع ملی قربانی منافع سیاسی پهلوی میشده است. و نه تنها به تقاضای کارشناس مربوطه توجه نشده بلکه به گونهای، از سرویس اسرائیل در جعل نام خلیج فارس دفاع شده است.
بنابراین با بررسی سند مذکور، روشن می شود که رژیم صهیونیستی یکی از بازیگران تحریف نام خلیج فارس می باشد و رژیم پهلوی با تمام شعارهای ملی گرایی خود، توان و یا اراده مقابله با این گونه تحریفات را نداشته است.
درباره: گزارش واصله از سرویس اسرائیل
گزارش
۲۲ ژوئن ۱۹۷۸
منظور: استحضار تیمسار مدیریت کل اداره هفتم
سرویس اسرائیل در گزارش مربوط به موافقتنامه بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس به جای نام صحیح و کامل این منطقه به ذکر خلیج اکتفاء نموده است. (پیوست)
در صورت تصویب توسط بخش تبادل اطلاعات به رابط سرویس مذکور تذکر داده شود.
اداره ۲ بررسی
توضیح داده شد.
این قبیل اشتباهات در آن سرویس کمسابقه است.